عقاید یک دلقک
عقاید یک دلقک / هانریش بل.
هر چه آرام پیش رفت، با قدرت و سرمای زیادی به پایان رسید. مشکلی که با کتاب داشتم، پرش زیاد ذهنیش بود، و داستانکهای نامنسجم زیاد. گرچه نمیشه خرده گرفت به دلقک بیپولی که دوست دخترش رهایش کرده است و به نظرم این رویه طبیعی است. در نهایت قسمت قوی داستان، پایین رفتن با آسانسور با گیتار و گریم و کوسن در دست بود. فضایی که کاملا در ذهنم ساخته شد… «اگر در این کتابهای مذهبی به جای اصطلاح رکیک «نیاز جنسی» واژه «تمایل به زن» به کار میرفت بهتر بود.»
